در بامداد امروز تصمیم گرفتم خودم باشم. در واقع نه نسخه توصیه شده آدم های دیگر. ناراحت از مشاجره بودم  و اندوه کلمات رد و بدل شده. هیچ کس به گمانم بهتر از خدا عمل نکرد در این بین. زمانی که قرآن را گشودم این آیه آمد:

وَقُل لِّعِبَادِى یَقُولُواْ الَّتِى هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّیْطَنَ یَنزَغُ بَیْنَهُمْ إِنَّ الشَّیْطَنَ کَانَ لِلْإِنسَنِ عَدُوّاً مُّبِیناً:  و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند، که شیطان (بسیار شود به یک کلمه زشت) میان آنان دشمنی و فساد برمی‌انگیزد، زیرا دشمنی شیطان با آدمیان واضح و آشکار است». (اسرا/ آیه 53)

 

حق با خدا بود، وجود ما به قدری دچار حربه‌های شیطان شده بود که بدی‌هایمان را پیوسته به رخ هم می‌کشیدیم و یادمان رفته بود، خوبی‌هایمان. دل‌هایمان هر روز بیشتر از قبل از هم فاصله گرفته بود. پیوند دوستی ما گسسته بود. رحماء علی الکفار و اشداء بینهم  شده بودیم.

 

در سومین روز از زندگی جدید پیامم برای خودم این است که از بحث با دیگران به شدت بپرهیزم. سکوت بهترین راهکار و کم گویی مانع سوتفاهم هاست. آدم ها هیج یک دنبال قانع شدن خود نیستند و اصلا کار ما هم قانع کردن یا هدایت دیگران نیست. ما را همین بس که به عیوب خویش بپردازیم. با بدگویی روزه هایمان را باطل نکنیم.

و به راستی زبان، به تنهایی می‌تواند جهان را بر هم بزند. آرامش را از روانی بگیرد و قلبی را برنجاند.

من اگر باشم نسخه سکوت و کلام در ضرورت را تجویز می‌کنم برای کسی که می‌خواهد روحش آرام باشد و البته سکوت مدبرانه راه بسیار می‌خواهد و حلم بسیار و ظرفیت بالا. باید سعی کنی با قضاوت کردن مقابله کنی،  سوظن‌های درونت نسبت به دیگران را ریشه‌کن کنی، تنها به رشد خود و کمک به جهانی بهتر برای همه بپردازی.

و بگذاری دنیا اگر دیوانه است، به مسیرش برود، گاه اگر با دیوانگی دنیا هم مسیر شوی، تو نیز دیوانه می‌شوی و ناکارآمد

خدایا! آن صبر شیرین، آن دور اندیشی، آن آرامش در التهاب، آن سخن گویی نیک را به ما عطا کن. همین که یاد بگیریم کلام خود را والا کنیم و دل از خلق ببریم، کفایت است. چرا که اعجاز پیامبر خاتم نیز کلام بود.

 


مشخصات

آخرین جستجو ها