می‌خواهم دوباره متولد شوم، تولدی که در آن عشق را بفهمم و ارزش درونی خویش را بیابم.

می‌خواهم ریزش داشته باشم و سپس رویش.

باید بدانم کیستم و در کجای نقطه هستی قرار دارم؟

باید آن رسالتی را که خدا برایم در نظر گرفته پیدا کنم و به آن جامه عمل بپوشانم.

باید زمین بگذارم تمام فکرهای بد را، تمام قضاوت‌های نادرست را، باید خودم را از غیر او خالی کنم.

باید بیاموزم دنیا جای ماندن و جای دل بستن نیست.

باید بیاموزم که زمانم بسیار اندک است و وظیفه بر دوش مانده بسیار.

خدایا! برای تو دل می‌کَنم از تعلق‌هایم، برای تو تلاش خواهم کرد و تو اما دستم را بگیر که راه سخت دشوار است و جانکاه ای یگانه معبود من!

خدایا! دستم را بگیر و از این مرحله سخت جوانه زدن عبور بده مرا و سپس در مرحله رشد حافظ و نگهدار من باش

این اولین روز از کاشته شدن بذر رویش من است، خدایا خودت باغبان دل من باش.

 

خدایا! به نام نامی تو بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

پ.ن: به وقت 25 فروردین 1399


مشخصات

آخرین جستجو ها